قسمت اول «جوالدوز» را در اینجا بخوانید.
دوستان عزیز،
جوالدوز هستم، دامت برکاته!
خانجونم که معرف حضور هستن؟! حالا ممکنه بگید: چه خبره؟… همهش تبلیغ خانجونشو میکنه. نترسید، ایشون به رحمت خدا رفته و قصد نداریم بندازیمش به کسی. اصلاً بهقول «مش قاسم»، این بیناموسیا تو مملکت ما سابقه نداره.
گفتم مملکت ما، منظورم ایران نیست ها! یعنی هم هست و هم نیست. آخه واقعیتش اینه که من نمیتونم بگم کجایی هستم. پدرم ارتشی بود و دستهگل هر کدوم از ماها رو توی یه شهری به آب داده بود، واسه همینه که همه جای ایران زندگی کردیم و هر کدوم از شهرهاش یه جوری «شهر ما» به حساب میاد و هر کسی ازم سؤال میکنه که اهل کدوم شهر ایرانی، میگم: همه جاش… من ایرانیام.
اما آقا… از روزی که اومدم کانادا دو تا شاخ نامرئی روی سرم سبز شده که فقط خودم میتونم توی آینه ببینمشون. امان از رفتار بعضی از هموطنامون . تا وقتی ایران زندگی میکردیم، معضل این بود که از هر کی میپرسیدی کجایی هستی، اصرار داشت بهنوعی ثابت کنه که تهرانیه. حالا بماند که خیلی وقتا این اتفاق با تهلهجهٔ شیرین آذری و گیلکی و اصفهانی و شیرازی و … همراه بود و خیلی وقتای دیگه هم قیافه داد میزد. مثلاً رفیقمون اهل بندرعباس بود و بهمحض اینکه چند سالی تهران زندگی میکرد، دیگه «آب گنو» و «معبد هندوها» و «قلعه فین» یادش میرفت و دوستای دیگه هم «سیوسه پل» و «آش کارده» و «شاه گلی» و … رو به فراموشی میسپردن.
اما اینجا دیگه خیلی شاهکاره. اون هم کجا؟ توی «لانزدِیل» یا «کپیلانو مال» و «کوکوئیتلام سنتر» که کلاً پشت قبالهٔ ایرانیهای عزیزه، طرف از چند فرسخی داد میزنه Made in Iran و ادا و اطوار و قر و غمزهٔ زنونه و «یهکتی» راه رفتنِ مردونهش از نوع ایرانی خالص، حرکات دست و چشم و ابرو و نگاهشو دیگه نگو، داره میاد سمت تو یا تو داری میری طرفش، بهمحض اینکه اونم شناساییش تموم میشه و شاخکاش تأئید میکنن «نفری که از روبهرو داره میاد، ایرانیه» یه دفعه همهچیز عوض میشه.
اینجا دوتا گزینه پیش میاد:
– یک، اینکه تا به تو میرسه، کلاً مکالمه قطع میشه.
– دو، اینکه یه دفعه ادامهٔ مکالمه انگلیسی میشه، اونم چه انگلیسیای… ددم وای… لهجه بیداد میکنه.
یعنی دلم میخواد اینجای کار، جوالدوز خانجونمو بردارم و خودمو تیکهبهتیکه کنم، که چرااااااااا؟
ها؟ چیه؟ خودزنی که توی کانادا جرم نیست؟ هست؟! یعنی خودزنی فیزیکی و قابل مشاهدهٔ بنده، جرمش بیشتر از خودزنی هموطنای ایرانیمونه که وقتی میان اینور دنیا، دیگه کلاً «ایرانی» بودنشون رو هم پنهون میکنن؟
چرا؟ تا حالا شده بهش دقیق بشیم. فکر کنیم چرا این کارو میکنیم؟
آقا ولم کنید تو رو خدا، بذارید خودمو سوراخ سوراخ کنم… ولم کنید…
[…] جوالدوز – خودزنی […]